سلطان صدای ایران داریوش اقبالی
من نمیدونم چرا هنوز یک سری حرف و سخن درباره داریوش میشنوم که بعضی ها میگن: داریوش فقط در کار خود نمونه است و بس. یعنی داریوش فقط در کاره هنریش تکه. حقیقتا من با این حرف موافق نیستم و تصمیم گرفتم این پست رو اختصاص بدم به نظرات خودم درباره کارهای داریوش و همچنین به شخصیت داریوش.
رو همین حساب از همون اول شروع میکنیم یعنی برمیگردیم به سال 1349 و اولین آهنگ رسمی داریوش به نام به من نگو دوست دارم . آهنگ عاشقانه ای که غوغایی در ایران به پا کرد و همه گوش میدادن.داریوش اون موقع هنوز با ترانه سرای مطرحی آشنا نشده بود و به دلیل جوون بودن هنوز با شاعر و آهنگ ساز بزرگ کار نکرده بود و بیشتر با آقای پرویز مقصدی گروه 6-8 کار میکرد.
اون طوری که از داریوش شنیدم 5 یا 6 ترانه داریوش بود که مورد حمله قرار گرفت و بهش اختار دادند.!از همون جا بود که داریوش به دونبال حرفه تازه و بیان تازه میگشت. این ترانه ها (پریا و...) به نظر حکومت وقت دو پهلو بوده و به همین دلیل به داریوش اختار دادند.
هر خواننده ای جای داریوش بود خودش رو درگیره این مساعل نمیکرد و میرفت و آهنگ شاد میخوند. ولی داریوش این کارو نکرد و به دنبال کلام و معنی آزادی به کار خودش ادامه داد. به گفته خودش:من که اسلحه دست نگرفتم!!.
او معتقد بود که یا کتاب شعری در نیاد یا وقتی من شعر و انتخاب میکنم و میخونم جلوی من را نگیرند.
پس تا اینجا به این نتیجه میرسیم که داریوش میتوانست مثل خیلی از خوانندگان آن زمان خودش رو درگیر این ترانه ها نکنه و بره سراغ ترانه های عاشقانه که طرفتاران زیادی هم داشت(مخصوصا که داریوش استاد خواندن آهنگ های شاد است). ولی دست از کار خود نمیکشه تا او را به زندان میبرند. البته بعد از بیرون آمدن از زندان باز هم به کار خود ادامه میده . و حتی برای فهماندن اشعار خود ترانه مصلوب را هم خواند.البته با شعر زیبای اردلان سرفراز و آهنگ صادق نجوکی.
شعر مصلوب:
به صليب صدا مصلوبم ای دوست
تو گمان مبری مغلوبم ای دوست
شرف نفس من اگه شد قفس من
به سكوت تن ندادم تا نميرم بی‌ كفن

وقتي گفتن يه گناه بود مثل ديدن يا شنيدن
معنی آوازم اين بود ته بن‌بست داد كشيدن
وقتي حتی توی خلوت فكر آزادی قفس بود
گفتنی‌ها رو می‌گفتيم اگه فرصت يه نفس بود

به گناه صدا با جرم گفتن
اگه روی صليب ويرون شدم من
شرف نفس من اگه شد قفس من
به سكوت تن ندادم تا نميرم بی كفن

تو شب‌های سكوت فرياد من بود
ته جنگل خواب بيــــداری رود
از غروب هراس تا صبح موعـود
تيغ خشم خليل بر قلب نمـرود

درعذاب تشنگي گم حسرت من بوی گندم
بر دلم داغ شقايق از عذاب تلخ مردم
از كسی كه مثل بختك تو شبام انداخته سايه
يه سوال ساده كردم نفرت من شد گلايه
همین جوری که میبینید داریوش در این آهنگ همه چیز را میگوید .
همان طوری که میدونید داریوش سال 1349 کار خودش رو به طور رسمی آغاز کرد و سال 1357 هم انقلاب صورت گرفت.
یعنی داریوش 8 سال در ایران خواند. حالا دستگیری ها و زندان رفتنها و ماجراهایی نظیر اسید پاشی روی وی را مد نظر قرار دهید و ببینید چه جوری یه خواننده میتواند با این موارد ذکر شده خودش را از صفر به 100 برساند و محبوبترین خواننده جوان مرد شود.
البته جدا از جو سازیهای ساواک درباره دستگیری داریوش در خانه دوستش به همراه مواد مخدر. که در آن زمان تیتر روزنامه ها شد و این خبر میتونسته خیلی از هوادارانه داریوش را در دلسرد کنه.
البته داریوش نه تنها در بین خوانندگان محبوب بود بلکه او در رفراندوم سینما هم جزو محبوبترینها بود.این در صورتی است که در آن زمان فقط دو فیلم از داریوش به نمایش در آمده بود. باز باید این نکته رو خدمت دوستان عرض کنم که داریوش 2 فیلم سینمایی به نامهای یاران و فریاد زیر آب بازی کرد که در فیلم یاران به او خیانت میشه و... بهتره به وبلاگ داریوش سر بزنید و همه چیز را کامل از زبان خود داریوش در مصاحبه اش بخوانید.
بعد از رفتن داریوش به زندان دیگه آهنگهای او از رادیو و تلویزیون پخش نشد. این هم یک علت بود تا بعضی از خوانندگان آهنگهای داریوش را دوباره با نام خود اجرا کنند.به همین دلیل داریوش آهنگهای مشترک زیادی با دیگر خوانندگان دارد. این هم یک دلیل بود که آهنگ های داریوش آن طوری که باید و شاید مورد اسقبال قرار نگیرد.
همان طوری که گفتم داریوش در قبل انقلاب محبوبترین خواننده جوان مرد بود. این در صورتی انجام گرفته که داریوش ترانه های بسیار قوی رو نظیر همیشه غایب و نماز و ... به علت رفتن در زندان از دست داد. وبعد این ترانه ها در میان مردم محبوب و حتی (نماز- نیاز) به عنوان ترانه سال شناخته شد.
و همچنین آهنگ های بسیار زیبایی همچون هم نفس و مرحم و شکایت وهمسفر و حرف ... که قرار بود با صدای داریوش ضبط شود به گوگوش داده شد و داریوش به خاطره گوگوش گذشت کرد.
شاید بعضی ها این کار داریوش را کم و با چیز بدانند که پیشنهاد میکنم این آهنگ ها را گوش کنن و تجسم کنند که اگر با صدای داریوش ضبط میشد چه وضعی پیدا میکرد.این ترانه ها اشعار زیبای شاعرای بزرگ ما نظیر ایرج جنتی اطاعی و اردلان سرفراز بودند که در آن زمانها هم جزو شاعران محبوب و مطرح بودند
ترانه شکایت :
این روزا که شهر عشق خالی ترین شهر خداست *** خنجر نا مردمی حتی تو دست سایه هاست
وقتی که عاطفه رو میشه به آسونی خرید *** معنی کلام عشق خالی تر از باد هواست
اما من که آخرین عاشق دنیام *** ماهی مونده به خاک اهل دریام
از همه دنیا برام یه چشمه مونده *** چشمه ای به قیمت همه نفسهام
از همینه که همه عمرم و مدیون توام *** تویی که عزیزتر از عمر دوباره ای برام
بینیازی به تن قلندرم تنها لباسه
خسته و زخمی دست آدمک های بدم *** پشت پا به رسم بی بنیاد این دنیا زدم
من برای گم شدن از خود و غرق تو شدم *** راه دور عشقم و پیمودم اینجا اومدم
اگر این ترانه ها که زیاد هم هستن(نماز-همیشه غایب-نفس-همسفر-شکایت-حرف-مرحم-همسفر-زخم-...) همه با صدای داریوش پخش میشد بیشک داریوش خواننده ای فراتر از باور همگان تبدیل میشد و رقابت با داریوش در خواب هم ممکن نبود.
اما وقتی داریوش آلبوم راه من رو بیرون داد دیدید که ابی بعد از چند روز از انتشار این آلبوم آهنگ راه من رو با اجرای خودش در وب سایت شخصیش قرار داد و طوری جلوه داده شد که داریوش آهنگ رو از ابی دزدیده!!!
البته خوشبختانه فرید زلاند در مصاحبه هایش درباره این آهنگ توضیح داد.
ولی وقتی آهنگ کهن دیارا توسط کمپانی mzm ( آقای فرهاد زمانی )به سرقت میره داریوش صداش در نمیاد.
یا وقتی کلیپ معجزه خاموش بدون اجازه داریوش از شبکه طپش پخش میشه باز داریوش با دوستی سخن میگه و بدون اعتراض به امیر قاسمی به کار خودش ادامه میده.
و اینجاست که فرق دو نفر دیده میشود.!
امیدوارم تا اینجا به بزرگی این شخص پی برده باشید. از اینجا به بعد میخوام از کار بزرگ داریوش برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی یاد کنم.
اکثر خوانندگان به علت سفرهای زیاد و درگیریهایی که برای درست کردن آلبوم دارند حتی به کارهای شخصی خود هم نمیرسند. ولی داریوش جدا از این موضوعات بنیادی درست کرده و در آن فرمول بسیار ساده ای وجود دارد که دست نیازمند را در دست یاری دهنده قرار میدهند. به این وسیله همه به هم کمک میکنند و داریوش خود را یه واسته نشان میدهد البته خداروشکر همه میدونند که در این کار هیچ سود مادی به داریوش نمیرسد.
این کار داریوش که در نوبه خود نمونه و بی نظیر است او را فراتر از یک خواننده کرده و راه را برای هنرمندان دیگر هموار کرده است تا آنها نیز به دنبال خط داریوش در راه کمک به جامعه خود قدم بردارند.
باید به این نکته اشاره کنم که داریوش کارهایی از این دست زیاد انجام داده که شاید خیلی ها از آن بی خبر باشند. مثلا یادم هست که حدودا 15 سال پیش داریوش دست به یک کار بزرگی زد و با هزینه خود کنسرتی ترتیب داد تا جوانهای جویای نام بدون هیچ هزینه ای یک یا دو ترانه اجرا کنند و در صورتی که مردم آنها را قبول کردند به راه خود ادامه دهند. ولی نکته قابل توجه این است که همکاری بقیه هنرمندان با داریوش آن طوری که شایسته است نبوده. و یکی از گلایه های داریوش عزیز همین است.
در آخر هم نکته ای که به نظرم میرسه اینکه وقتی انقلاب صورت گرفت بهترین موقعیت برای داریوش پیش اومد که خودش رو با این حکومت یکی کنه و در ایران به کاره خودش ادامه بده چون انقدر در زمان شاه بر خلاف شاه آهنگ خونده بود که در این حکومت جایی داشته باشد. ولی باز این کار را نکرد و برخلاف میلش در خارج ماند و در همان اوایل ترانه وطن پرنده پر در خون را خواند که کماکان در کنسرتاش خونده میشه.
وگفت:
از ما اگر بتی شکست *** بتهای تازه جاش نشست
امیدوارم شما رو با کارهای پشت پرده داریوش آشنا کرده باشم و متوجه شده باشید که او تنها خواننده نیست بلکه ابرمردی بزرگ برای گشورما هست و باقی خواهد ماند.